یکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۹
سقوط اخلاقی یکی از مهم‌ترین عوامل انحطاط و سقوط تمدن ها و ملت ها است

حوزه/ اصول و ارزش‌های اخلاقی از ملزومات و ضرورت‌های زیستن در جامعه بشری است؛ جایگاه و اهمیت اخلاق در زندگی اجتماعی تا بدان جاست که حتی عمل کردن به قوانین و مقررات اجتماعی نیز بدون پشتوانه اخلاق ممکن نیست و اخلاق، بهترین ضامن اجرای قوانین و مقررات است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در دورانی زندگی می کنیم که دوران آشوب ها و عدم فهم های مشترک ونگاه های توام با محبت و گفت و گو است. شرایطی در عصر حاضر حاکم شده است که گویی مهمترین گمشده و حلقه مفقوده، مرتبط به فهم مشترک و گفتگو است.

امروز و پس از گذشته روزها از شروع اغتشاشات که به بهانه اعتراض به مرگ یکی از دختران این سرزمین رخ داد ، شاهد بروز بی اخلاقی ها و هتاکی ها و دوری از شئون رفتاری، اسلامی و انسانی هستیم. وقتی این سیل از بی اخلاقی ها در جامعه شیوع پیدا می کند باید نتیجه آن را در الگوهای رفتاری بدانیم که تا امروز به آن کمتر توجه شده است.

در این راستا به سراغ حجت الاسلام والمسلمین سروری استاد ونویسنده حوزوی رفتیم تا از او بپرسیم که راه حل امروز جامعه در حوزه از بین رفتن حدود اخلاقی در جامعه امروز چیست؟

حجت الاسلام والمسلمین حجت الله سروری بیان کرد: اخلاق هر جامعه ملاک و معیاری است برای باید و نبایدهای آن جامعه . با این وجود می توان گفت یکی از مهم‌ترین عوامل انحطاط و سقوط تمدن ها و ملت ها در کنار عوامل متعدد دیگر، مسئله سقوط اخلاقی و پدید آمدن فاجعه های رقت بار انسانی در بدنه ی آن جامعه ست. گسترش خشونت ها وتجاوزهای اجتماعی سبب کم رنگ شدن اخلاق وبی تفاوتی در جامعه می شود. یقینا با تبیین و واکاوی ریشه های افزایش این معضل و کاهش آستانه تحمل در میان افراد، می توان به حفظ بهداشت روانی اجتماع و کنترل این پدیده نابهنجار کمک کرد و فرهنگ مدارا و قانون پذیری وپایبندی به حقوق شهروندی را در جامعه نهادینه ساخت. اخلاق شهروندی یکی از مهم‌ترین مفاهیم و انگاره‌های اجتماعی است که در بازخوانی رابطۀ فرد و جامعه کارایی دارد. اخلاق شهروندی، رابطۀ فرد و جامعه را در قالب حقوق و مسئولیت‌ها بازنمایی می‌کند. اخلاق شهروندی هردو اصل فردگرایانه و جمع‌گرایانه را در خود دارد.

وی افزود: بنا براین به عقیده اکثر جامعه شناسان ، یکی از دلایل سقوط یک جامعه و انحطاطی که آن را در بر میگیرد، بی توجهی و غفلت از مسئله اخلاق در مناسبات فردی، خانوادگی و اجتماعی سیاسی واقتصادی و... می باشد. تا زمانیکه جامعه ای از لحاظ اخلاق انسانی باورمندی و تعهد نداشته باشد، وقوع هر جرمی و ارتکاب هر نوع تخلفی و زیر پانهادن قانون و نادیده انگاشتن عدالت یک امر طبیعی و عادی قلمداد خواهد شد و چشم امید بستن به آینده روشن و برخوردار از کرامت انسانی، انتظاری عبث بشمار می‌رود.

نویسنده کتاب مهارت های خودآگاهی در زندگی بیان کرد: در این میان می توان برای مثال گفت : خشونت از هر نوعی که باشد وبا هر مقدار شدّت وبروز وظهوری، یک بیماری و عارضه اجتماعی بیان کرد که در شکل های مختلف فیزیکی و رفتاری متفاوتی در میان افراد خودنمایی می کند و اگر این پدیده در جامعه نهادینه و رشد یابد، آثار مخرب روحی و روانی بسیاری را به وجود می آورد و با به چالش کشیدن سلامت روانی جامعه، بستر از میان رفتن امنیت اجتماعی را مهیا می سازد. هر چه ناهنجار های غیر اخلاقی درجامعه بیشتر شده به همان میزان از مدار و دایره انسانیت فاصله می‌گیرد .

وی گفت: حال سوال پیش می آید که آیا اخلاقی زیستن یا اخلاقی نزیستن چه تأثیری بر کاهش یا افزایش آسیب‌های اجتماعی دارد؟ یقینا جامعه ای که در جهت موازین اخلاقی زندگی حرکت کند ، می‌تواند باعث ریشه‌کن شدن یا دست‌کم کاهش آسیب‌های اجتماعی شود. از سوی دیگر، اخلاقی نزیستن و دور از احکام اخلاقی بودن، باعث پیدایی و افزایش آسیب‌های اجتماعی می‌گردد. بسیاری از تحقیقات روانشناسی‌اجتماعی و فلسفی نشان‌داده‌اند زندگی بر پاپۀ احکام اخلاقی و بالعکس، تاثیر مستقیمی بر کاهش یا افزایش آسیب‌های اجتماعی دارد. به‌طور مثال، اگر شهروندان با صداقت، عدالت، احسان، تواضع و شفقت بیشتری نسبت به‌هم زندگی کنند، این نوع زندگی اخلاقی بر کاهش آسیب‌های اجتماعی کشور موثر خواهد بود.

وی گفت: اخلاق مسئله‌ای است کاملا وابسته به باورها و رفتارهای بشری. اخلاق زمانی کمرنگ می‌شود یا به مرور زمان رعایت کردن آن مهم تلقی نمی‌شود که افراد یک جامعه رفته رفته نسبت به باورهایی که داشته‌اند بی‌اعتنا شوند. گاهی ممکن است کسی بخواهد با دور زدن اصول و قواعد رفتاری مسیر کوتاه‌تری برای رسیدن به اهدافش انتخاب کنداین عمل به مرور در جامعه رواج پیدا می‌کند و باقی افراد که باورهای محکمی ندارند یا یا زمانی که می‌بینند عرصه بر آن‌ها سخت شده است از آن تبعیت می‌کند. به عنوان مثال دروغگویی برای راه افتادن کار رخدادی است در امروز در جامعه رواج زیادی یافته است و بهانه و توجیهی‌ که برای آن مطرح می‌شود این است که همه برای اینکه کارشان راه بیافتد دروغ می‌گویند. البته این عادت دروغگویی در یک حیطه باقی نمی‌ماند و باعث می‌شود فرد در ساده‌ترین مسائل که حتی نیازی به توجیه دروغگویی ندارد، دروغ بگویند. از خود افراد جامعه اگر سوال شود،

وی افزود: در این رابطه می‌گویند، شرایط اقتصادی جامعه بد است، فضای مجازی و مدرنیته باعث می‌شود جامعه رو به انحراف برود. انسانیت در میان افراد کمتر بشود و هرکس به فکر خودش باشد. تمام این عوامل باعث می‌شود تا آدم‌ها رو به سویی روند که زندگی را برای آن‌ها آسان‌تر، جذاب‌تر و بی‌نقص‌تر کند. اما این مباحث توجیه‌های غیرقابل قبولی هستند. لذت‌ها، منافع، خواست‌ها و دیگر مواردی که باعث می‌شود تا افراد دست به خلقیات منفی بزنند یا اخلاق را کم‌تر رعایت کنند، تنها در اند زمانی با آن‌ها همراه خواهد بود و برای داشتن بیشتر ان باید بیشتر از پیش اخلاقیات را زیرپا بگذارند. این روند روح بشر را تشنه‌تر و خسته‌تر از قبل می‌کند تا جایی که در ورطه عادت و بی‌اخلاقی فرو می‌رود.

این محقق حوزوی گفت: نکته مهم و پایانی این که درست است که شرایط اخلاقی جامعه روز به روز درحال بدتر شدن است، مدرنیته، شرایط اقتصادی، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، جامعه سرمایه‌داری غیره، بستر بیشتری را برای گسترش این اوضاع فراهم می‌آورد، اما باید توجه داشت که تمام این شرایط بدون دخالت انسان‌ها، که بخواهند آن را تایید کنند، یا بگویند حالا که شرایط اینگونه است پس ما هم به همان سیاق عمل می‌کنیم، به تنهایی گسترش نمی‌یابد؛ پس این افراد هستند که با تایید و تکرار آن‌ها، با داشتن باورهایی که استحکام کافی ندارد، باعث می‌شوند شرایط اخلاقی جامعه روز به روز بیشتر شود.

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha